کونگ = دانایی
فو = طریقت
توآ = انشاء تن و روان
کونگ فوتوآ یعنی طریقت دانایی یعنی دعوت انسان به سوی تکامل " به سوی توانائی جسم و دانایی اندیشه یعنی حرکت به سوی آگاهی" روشن بینی ودرک مجحولات و اسرار جهان انسان و جهان طبیعت است.
طریقت دانایی یعنی رهیابی انسان به قدرتهای نهانی خود و همچنین تعالی روح و جسم او در جهت همآهنگی با روح تکاملی جهان وتسریع در آن .
کونگ فو دنیای حرکت است. حرکت برای توانائی. حرکت به عدالت مطلق. زیبایی و خوبی مطلق. حرکت برای سلامتی یک جامعه. و حرکت به ذات اندیشه که اسرارش در زبان روح است . زبان خلق است که سازنده یک جامعه بزرگ و راهی تواناست. در کونگ فو روح به چشم عقل میرود و زمانه را به هستایش میخواهد. کونگ فو روح را هستی انسان میداند و میخواهد دوره باروری حیات به وجود آورد. می خواهد به انسانها عقل آزادی کامل دهد و مظهر حد نهائی آزادی را بشناسد. روح تو به عالم تواناست و داناست اگر در اسارت ظواهر در بند کشیده نشوند. در دنیای کونگ فو انسانها به دادرسی و یگانگی دعوت میشوند و با دانش و بینش وسیع به جهان حقایق آشنا میشوند. راهبر میکوشد تا اندیشه را با بیان روح در شاگرد روان کند و انسان را پایانناپذیر آزاد و سامان دهنده جلوه دهد .
تمام حرکات بدن متکی بر رموز و اسرار سلولی و به کار گرفتن DNA یا هسته سلولی و ذرات ریز اتمی بدن انسان است و انسان شاهکار خلقت که باید در حریم معنویت جستجویش کرد.افسانه زندگی یا ( درایما ) نقطه حرکت وتولد اندیشه آدمی و پیوند روحانی وی با حیات است. انسان از ابتدای زندگی در نبرد با هستی بوده است لذا برای رهایی از چنگال م*****ین راز علمی بر خود استوار نموده تا عالمانه پایدار بماند و بی جهت به نیستی نرود. زندگی در کونگ فو با جوشش اندیشه آغاز و با خاموشی آن تمام میشود برای این مبنا حدفاصل این جوشش و خاموشی زندگیست.
کونگ فو اسرار انسانیست. کونگ فو فریاد عقل است وعقل است که عبور به مرز دانائی وتوانائیست. کونگ فو قدرت آشتیست و انسانهای قدرتمند ***** گر نیستند هر چه *****است و هر چه بیدادگری هست در روح ضعیف انسانهاست.کونگ فو با تعالیم شدید روح انسان را به خود رسائی میبرد تا هستی به وجود آورد و فریاد زمانه را از طریق اندیشه بروح منتقل میکند.
بشر امروز همواره در انتظار زندگی بهتر" اعصابی آرام تر و همبستگی انسانی بهتر است اما همه آن خواستنها را با کلمات و با دلهره تکرار میکند: چون روح خود در اندیشه خویش ندارد. بشر در غبار آ لودگیها و گرفتاریهاست. غباری که خود بر خود تولید کرده است" هر تولدی را اطاعت نمی کند و مرگ را با اندیشه نمی نگرد و بالاخره حاصل تولد و مرگ را از جوشش اندیشه فرار میدهد و اسرار خود که بیان روح از اندیشه است ارزان میفروشد چون گرفتار است.
حقایق امروز را تلخ مینگرد و همین تلخیست که باعث عدم همبستگی و نپیمودن روح دوستی و راستی به معنای زندگیست. در دانشکده انشاء تن وروان توجه فراوان به نهال انسانها میشود زیرا راهبر کودکان امروز را آینده سازان فردا می داند .
دنیای اندیشه کونگ فو توآ
در دانشکده انشاء تن و روان ( کونگ فو ) اسرار انسانی به مکتب فلسفه راز تن و دریائی از اندیشه آدمی سوسو میزند این اسرار به آنهائی سپرده میشود که به راز کونگ فو سرسپرده شوند واین راز رمز پختگی است .
« گربخودآئی بخدائی رسی بخودآ »
این سئوال ازراهبران کونگ فو می شود « انسان تو کیستی، چرابه دنیا آمدی و چرا به مرگ پایانی؟ »